شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام دوستان

ساعت ویکتوریا
+ بار دگر رويا زود تموم شد و اينبار واقعا بايد راهي ميله ها شوم و احساس مي کنم اينطوري بهترشد چون ثابت مي کنم نرده ها هم جلوي عشق من را سد نکرد و واقعيت اين است که يک عاشق در برابر جهاني عاشق چقدر بها دارد و اين همان چيزي بود که شما به من آموختيد
mariii
103/1/29
آمده ام به دوستان رويايي خود بگويم ديگر وقت رفتن آمده بايد بروم خيلي زود از هم دور مي‌شويم آنجا که آلوين ويلو ميشا طلا را بايد به دست سرنوشت بسپارم و آنجا که ديگر ذهنم توان پر کشيدن ميان اين صفحات را نداردبيشک راه حيدري در زندان هم جريان دارد و اين آزمون ده سال ديگر شايد به کل ما را با هم غريبه کند پرواز بر بال توهم عاقبت اش همين بود
بايد باور مي کردم که از آن کوچه عشق گذشتن من يک اشتباه نابخشودني بود و هيچ کس انتظار يک آدم لاابالي مثل من را هرگز نمي کشيد جاي من و طريقت من اينگونه واقعي تر است بايد راهي شوم راهي آن ديار آشنايي با امثال من آن دياري که پايان آرزوهايي ست که داشتم و دارم ولي دنيا و عاقبت واقعي من به آنجا ختم مي‌شود بايد بروم جايي که بفهم ام بهاي عشق يک طرفه بوده و بدانيد
بعدی همه 70 نظر قبلی
اما اين توهم ات بزرگترين هديه عمرم بود چراکه مني که بايد تيمارستان مي رفتم عده اي از سر کنجکاوي اين ديوانه را وارد بازي کردند و توپ خنديدن و آخر مي دانستند عاقبتم گفتند خود خواسته اي به سلامت من ام مي گويم بر منکر اش لعنت ولي من کسي نبودم که از عاقبت ام بي خبر باشم من درست است براي خودم پز دادم و از يارانم گفتم ولي مي دانستم به زودي حقيقت جاي خود را به توهم مي دهد الحمدالله
خداوند ديگر از من طلبي ندارد که پس گيرد خدايا شاهد باش که من هيچ از تو نگرفتم که بخواهم فردا مديون شوم با دست خالي آمدم دست پر راندي مرا ولي گناهانم را چند دقيقه اي تاخير انداختي ولي دمت گرم به خودم برگرداندي حالا وقتي پايم را در زندان گذارم از تو تشکر پي کمم چون از اين زندان بيرون مي خواهم فرار کنم خودم هم خسته ام از بس فال گرفتم و اين فايلها همه ديوانه ام کرده خسته ام جان ندا
+ روي تو کس نديد و هزارت رقيب هست در غنچه‌اي هنوز و صدت عندليب هست گر آمدم به کوي تو چندان غريب نيست چون من در آن ديار هزاران غريب هست

خوشا بر تو اي اميد امروز بشر سلان بر تو اي ماه فروزان وطن صلوات بر تو و خاندان اطهر و پاک تو باد محشر است آن خجسته روزي که استوار بر قامت توشد مرجع رويين تن و سلاله پاک ولايت حيدر حي و صالح امت شرح ديوان و مکتب حيدري ماست فرزند صالح و باصرش سيد مجتبي حرمت دين و آئين ذوليمين ماست کور باد هر که اين مقام اين صولت توان ديدن نداشت
+ يادمه اينجا يه آ.مرصاد سيستاني داشت ...يه آ.ابوالفضل صياد ...يه آ.محمدمهاجري ....يه اميدآروين ....يه خاله مهتاب ....يه نگاه منتظر ....يه دستان خالي.....شقايق بانو..دکتر نگو بلا...الهام بانو...محبوبه*..سرباز133
بقيه شو شما بگيد........:(
ياد منم بخير...
بعدی همه 196 نظر قبلی
{a h=andishe}خانه ي خانواده{/a} و عليک السلام ، ياد باد آن روزگاران ياد باد ، هر که هست و نيست اينجا شاد باد :) @};-
{a h=ravandi}‍‍‍‍ راوندي {/a} يادش بخير
+ هو الشّهيد * تو در قنوت مگر از خدا چه خواسته اي كه اينچنين پر و بالت تمام سوخته است تو مست اينطرف افتاده اي سراپا خون و آنطرف تهي از باده ... جام سوخته است چه بيت زيبايي في البداهه ساخته اي !! تنت چنان غزلي ناتمام سوخته است * #زين_العابدين_آذرارجمند #لنگرودي
#مرگ_بر_امريکا
هما بانو
*مرگ بر آمريکا*
همه 7 نظر
شهادت ات مبارک
به خون آغشته اي نواي هجرت مي کني تيشه به ريشه ات مي کوبي دردم نمي پرسي نمي خواني با من بگو تو قصيده دان کدام باده فروشي که هجرت مي کند به کوي محنت آه از اينهمه گناه بي حکمت اي حال به اين احوال

خادم-5

+ [وبلاگ] عيد سعيد فطر

خادم-5

+ [وبلاگ] عيد سعيد فطر
+ #معرفي_کتاب *راض ِبابا* «راضِ بابا» روايت شخصيت دختري نوجوان است. دختري که تمام تلاشش را به کار مي‌بندد تا در زندگي اول باشد. در شانزدهمين بهار عمرش حادثهاي رخ ميدهد و او را در رسيدن به خواستهاش کمک ميکند؛ انفجاري که در سال 1387 در حسينيه سيدالشهداي شيراز رخ داده و نقطه اوج زندگي او را رقم مي‌زند.
my writings
103/1/17
شهيد راضيه کشاورز 11 شهريور 1371 در ظهر گرم تابستاني هم‌زمان با نواي اذان ظهر در مرودشت شيراز به دنيا آمد. والدينش به خاطر ارادتي که به خانم فاطمه زهرا (سلام الله عليها) داشتند نام راضيه را برايش برگزيدند.
روزها يکي پس از ديگري سپري مي‌شدند. راضيه بزرگتر مي‌شد و با وجودش شور و نشاط مضاعفي به خانه مي‌بخشيد. از همان کودکي روحيه‌اي شاداب و پرشور و نشاط داشت و لطافت و مهرباني‌اش به وضوح در برخورد با اطرافيان آشکار بود. راضيه تا قبل از بهار 16 سالگيش موقعيت هاي چشمگيري را در زمينه ورزش کاراته، مسابقات قرآن و درس و تحصيل کسب کرد.
بعدی همه 17 نظر قبلی
* کميل *
{a h=khckdk}غزل صداقت{/a} ديدم راويش خانمه نگرفتم :-|
http://hizbolah.parsiblog.com/Old/Feeds/ عجب :ا
+ به نام خدا تك بيت ماه رمضاني ! * شكست زلف تو اي ماه روي، روزه ما به اين گمان كه رسيده است شب در اول صبح * #زين_العابدين_آذرارجمند #لنگرودي
سلام موسيقي تاييد شد ولي رو وبلاگم نميخونه چطوري مشکل روحل کنم تشکر
توليد وفروش عمده و خرده انواع نهالهاي ژنوتيپ برتر بامجوز رسمي ازسازمان جهادکشاورزي بمديريت مهندس: نوروزيان تماس جهت ثبت سفارش 09388730316
با آرزوي شهادت براي اين گنهکار بي لياقت و بد عاقبت بود که دعاي شما داره خوش اقبالش مي کنه به اين سح. قسم شفيع همتونم بعد بگيد حر شد براي ما قدقدقدو کسي نيست بهش بگه خدا کي داره از شفاعت‌ مي گه حق داريد ولي شهيد حر ام که باشه شهيده و من همتون و دوست دارم حتي اگه براتون کسر شان باشه
+ هو الحق * به نور روي تو روشن شده است چشم زمين تو هشتمين ملکوتي که خاک ديده به خود ميان اينهمه آئينه گم شده بودم کنار صحن و ضريحت دلم رسيده به خود * #امام_مهربانيها #امام_رضا #دهه_کرامت #لنگرودي #زين_العابدين_آذرارجمند_لنگرودي
السلام عليک يا ضامن آهو من و بخشيدي حالا قول دادي هديه بدي ولي دمت گرم از تو وفادار تر نديدم چمدون باز نکرده آرزوم و داري برآورده مي کني نکنه دلت براي صهيونيست ها بسوزه آخه مي دونم تو امام رئوفي ولي بزار اونا رو عذاب‌آور ثانيه اي کنم با خوندن شعرام از عمق خاک فلسطين اشغالي اونوقت خوار خروار مي‌شتابد به سوي يوسف الرضا ي ما که غلط کرديم شنيديم اين شهيد فرزند شماست ما غلط کرديم
+ السلام عليک يا علي بن موسي الرضا المرتضي * هستي امان من تو، ولي نيست در امان از دست اين گداي سمج کوبه درت !! * #ارجمند #لنگرودي #زين_العابدين_آذرارجمند
السلام عليک يا ضامن آهو نشد که دهيم آرزوي دنيوي را ولي دمت گرم با وفا عشق داشتي برام شهيدم کردي نگو يا حرم چرا؟خادم ات گفت نگو پدرم ....من قضب کردم به او خواستم ادب اش کنم ولي پدرم را ديدم که گفت او خطا کرد من شفاعت‌ اش مي کنم و کرد ولي در دلم کينه اش مانده حق داري از دستم عصباني باشي ولي خط قرمز من خانواده و دوستان
+ هوالشهيد * اي عشق تو را جان تو و جان حسين ما را بنشان دوباره بر خوان حسين نوميد نخواهم شد از اين در که کرم گرديست نشسته روي دامان حسين * #ارجمند #لنگرودي #زين_العابدين_آذرارجمند
يا حسين
+ به نام خدا * تو، اي کسي که نيست شبيه تو هيچکس، برگرد تو را به عشق که افتاده از نفس برگرد نويد وصل تو را داده ام به دل باز آي نگاه سبز تو را کرده ام هوس برگرد براي آنکه نيايي و شب سحر نشود خود آگهي که دليلي نمانده پس برگرد * #لنگرودي #ارجمند #زين_العابدين_آذرارجمند
السلام عليک يا علمدار فرزندم را جان پناه باش
+ به نام خدا * امتحانم با زليخاي هوس لطفاً مکن منکه خود اقرار دارم اينکه يوسف نيستم * #تک_بيتي #لنگرودي #زين_العابدين_آذرارجمند
عالي@};-
زليخا يعني اينقدر بدنام است که يوسف يوسفي نمي طلبد؟
ساعت ویکتوریا
جبهه وولايت
رتبه 0
0 برگزیده
400 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top